انسان از زمانیکه پا به این دنیا  گذاشته است ، خواه خوشبخت یا بدبخت باشد يا حتی دچار روزمرگی ها باشد، باید فهمید که او در مراحل مختلف زندگی خود، با بسیاری از اوضاع و شرایط و اتفاقات مختلفی مواجه می شود، و با تجربه های فراوان و متناقضی نیز روبه رو خواهد شد که برخی را با اختیار خود، انتخاب خواهد نمود و بسیاری دیگر بر او تحمیل خواهند شد، همانطور که گفته اند: `` برادرت مجبور است ، او قهرمان نیست`` ، او در واقع پیرو شرایط و اوضاعی است که آن ها را در برابر خود می یابد ازین‌رو ناگزیر است در سبکی مشخص قدم بگذارد یا رویه و تصمیم مشخصی را برگزیند.

انچه که انسان با آن روبرو خواهد شد و در مورد آن صحبت کردیم در واقع زنجیره ای از درگیری ها و چالش هایی است که رنج در مسیری که انسان برگزیده بر او تحمیل می کند، خدای متعال این‌مطلب را به طرز بسیار دقیقی در قران کریم توصیف نمود و فرموده است: {ما انسان را در رنج آفریدیم}، در حالت طبیعی، این سختی ها ، رنج ها ، آزار و اذیت ها و اتفاقات گوناگونی که انسان با آنها دست و پنجه نرم می کند، در نهایت او را به وضعیت سیاسی، فکری و اجتماعی معینی می رساند، که برخی آن را به عنوان واقعیتی گریز ناپذیر می پذیرند و به آن تن در می دهند، در حالیکه برخی افراد دیگر در مقابل آن تسلیم و قانع نمی شوند و این سبک را نمی پذیرند، ازین رو خود را ملزم به ادامه مسیر می کنند و راه های مختلفی را بنابر خواسته ها و قناعت های خودشان تعیین می کنند ، و این وضعیتی است که اکنون بنابر تجربه و مهارت هایم خود را درون آن می یابم، بعد از اینکه مسیر ۳ دهه از زندگی خود را با مسائل و درگیری های فکری و سیاسی گذراندم، و آنچه که در پس این موقعیت ها ناشی شد و از آن در سخنان و افعال و نوشته هایم ابراز داشته ام، در نهایت دریافتم که همه این موارد به شدت نیازمند بازخوانی های مجدد هستند، از این رو بسیاری از موارد را از این بازخوانی ها استخراج کرده و برای خودم برگزیدم و سپس مابقی آن را ورق زدم ، و همچون ایستگاه هایی که از آنها در شرایط و اوضاع بی برگشتی گذر کرده ام آن ها را پشت سرم رها کردم .

بنابر آنچه که پیش از این گفتم، هر موقعیت یا تصمیم یا عمل یا سخن یا کتاب یا دیدار یا مقاله یا اعلامیه ای که از‌جانب من یا در مورد من پیش از‌نوشتن این نوشتار سر زده است باید اذعان کنم که آن امر پیش از بازخوانی های من بوده و به هیچ وجه، نمود طرز فکر و رفتار من نیست و من از آن مبرا هستم. لذا به هیچ عنوان من را توصیف نمی کند، و من صفحه گذشته ام را به صورت کامل و بی برو‌برگرد بسته ام ، وضعیت کنونی من در حقیقت آن چیزی است که خود واقعی من هست و آن چیزی است که اکنون آن را پذیرفته ام و آن را زیست می کنم و من را توصیف می کند و خدا بر موقعیت ها و رفتار های من گواه است ، خدا تنها یاری دهنده است

سيد محمد على حسينى.